به گزارش ارتباطات و برند گروه فن آوا، بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی مخابرات، فناوری اطلاعات و اقتصاد دیجیتال موسوم به تلکام از روز شنبه دوم دیماه سالجاری در محل نمایشگاه های بین المللی تهران به مدت چهار روز آغاز به کار خواهد کرد. هلدینگ فن آوا به عنوان یکی از شرکتهای با سابقه و شناخته شده در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور به همراه چهار شرکت زیرمجموعه خود شامل شرکت داده پردازی فن آوا، داده سامانه فن آوا، فن آوا ماهواره و معتمد همراه فنآوا در سالن 6 غرفه 7 میزبان متخصصان، علاقهمندان و بازدیدکنندگان محترم خواهد بود.
نمایش انواع سرویسهای اینترنت پرسرعت خانگی، راهکارهای متنوع سازمانی در حوزه ارتباطات ثابت، ارتباطات ماهوارهای و خدمات ژئوماتیک و سامانه مالیات الکترونیک از مهمترین مواردی است که در غرفه فن آوا به معرض عموم به نمایش گذاشته میشود.
شایان ذکر است نمايشگاه «ایران تلکام» يكي از بزرگترين رويدادها و گردهمایيهای مخابراتي كشور به شمار ميرود که با همکاری شرکت سهامی نمايشگاههای بين المللی ج.ا.ايران، سازمان توسعه تجارت ايران و وزارتخانهها و ارگانهای ذيربط برگزارمیشود.
طی مراسمی محسن اعظمی به عنوان سرپرست شرکت پویشگران همواره اطلاعات معرفی شد.
به گزارش ارتباطات و برند گروه فن آوا، امروز در مراسمی با حضور دکتر محمد مردانی شهربابک مدیرعامل گروه فن آوا از زحمات عمار نجف زاده مدیر عامل سابق شرکت پویشگران همواره اطلاعات تقدیر شد و محسن اعظمی به عنوان سرپرست این شرکت معرفی شد.
مدیرعامل گروه فن آوا در این حکم، چهار راهبرد اصلی را برای ادامه فعالیت شرکت پویشگران همواره اطلاعات به شرح ذیل مشخص کرد:
- تلاش و اقدامات موثر در دستیابی به زیرساختهای امن و تابآور در حوزه امنیت و پدافند سایبری
- پیگیری و تعامل با زیرساختها و دستگاههای اجرائی مرتبط کشوری جهت عقد قرار داد لازم
- طراحی و پیاده سازی کلان پروژههای امنیت سایبری در سطح کشور
- اجرای پروژهها به صورت EPC
شایان ذکر است اعظمی فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد در رشته مدیریت فناوری اطلاعات است و در سابقه فعالیت وی میتوان به مشاور پدافند غیرعامل کشور در شرکت مخابرات، دبیر پنجمین نمایشگاه صنعت بومی سایبری، رئیس هیئت مدیره شرکت آریا معراج خاورمیانه و مدیرعامل شرکت عماد اشاره کرد.
به گزارش ارتباطات و برند گروه فن آوا در راستای توافقات صورت پذیرفته، در نظر دارد که به با عنایت به اخذ موافقت اصولی از سازمان امور مالیاتی جهت تاسیس شرکت معتمد به منظور ارائه خدمات مالیاتی به مودیان، ارائه خدمات زیرساختی و توسعه اکوسیستم مالیاتی در ایران، پلتفرم TSP را طراحی، توسعه و پیادهسازی نماید. بنابراین فرآیند جذب شرکتها را طبق شرايط و مدارك مربوط از طريـق فراخوان عمومي به صورت چند مرحلهاي برگزار مینماید
برای کسب اطلاعات بیشتر فایل زیر را دانلود کنید:
ارز دیجیتال این روزها نقل محافل زیادی است؛ برخی نگران آینده آن هستند و برخی هم این پدیده جهانی را نویدی برای ایجاد یک تحول بزرگ در امور مالی و فناوری میدانند. اما دنیای این پدیده سرشار از رمزوراز است. بررسی همین رمزورازها موضوع نشستی تخصصی است که به همت شرکت فنآواکارت، دوشنبه اول آذرماه برگزار شد و مهمانان این نشست به بررسی ارزهای دیجیتال با تمام رمزورازهای آن و تأثیرش بر کسبوکارهای ایرانی پرداختند. رضا قربانی، عضو هیئتمدیره نصر تهران میزبان این نشست بود و در کنار مهمانان این نشست؛ حمیدرضا نائینی، مدیرعامل گروه فنآوا؛ محمد قاسمی، مدیرعامل مزدکس؛ احسان قاضیزاده، مدیرعامل اکسیر و محمدجواد صمدی، قائممقام ققنوس سعی در تاباندن نوری بر آینده نامشخص ارز دیجیتال داشت.
رضا قربانی نشست تخصصی «رمزورازهای ارزهای دیجیتال و کسبوکارهای ایرانی» را با توضیحی اجمالی درباره رمزارزها آغاز کرد و این بازار را یک پدیده نوپای جهانی خواند که با وجود تمامی سنگاندازیهای جریانهای مسلط، باقدرت به شکوفایی خود ادامه داده و حالا به یک واقعیت جدید در دنیای داراییهای دیجیتال تبدیل شده است. در ادامه قربانی با طرح چند سؤال خواستار توضیحات هر کدام از مهمانان این نشست شد. آیا بازار ارزهای دیجیتال که تحت سلطه کشور خاصی نیست، میتواند ابزار خوبی برای رهایی از بند تحریمها باشد و به پیشرفت اقتصادی کشورمان منجر شود؟ یا آینده ارزهای دیجیتال در ایران چیزی بیشتر از یک ابزار احتمالی برای دور زدن تحریمهاست؟
بلاکچین یک فناوری نیست، بلکه یک علم از تلفیق چند علم است
محمدجواد صمدی، قائممقام شرکت ققنوس بهعنوان اولین سخنران صحبتهای خود را با توضیحی درباره آینده رمزارزها آغاز و عنوان کرد: «رمزارزها اصلاً مفهوم جدیدی نیست. دنیا در حال متحولشدن است و سن میلیاردرها به زیر ۲۵ سال رسیده است. رمزارزها بخشی از این تغییر اکوسیستم هستند. برخی عنوان میکنند که رمزارز یک حباب است، اما باید بگویم که این تصور بسیار با سطحینگری همراه است. ما معتقدیم بلاکچین یک فناوری نیست، بلکه یک علم از تلفیق چند علم است.»
محمد قاسمی، مدیرعامل مزدکس هم تقریباً با صمدی همنظر بوده و بدبینیهایی مانند اینکه رمزارز سوداگری است یا یک حباب است را رد کرده و توضیح داد: «داراییهای دیجیتال اکنون دیگر بخش اصلی اکوسیستم بازار مالی شدهاند و فناوری بلاکچین امور مالی سنتی را متحول کرده است. سهم اقتصاد دیجیتال در اقتصاد کشورهای توسعهیافته در حال حاضر به ۶۰ درصد رسیده و نقش جدی در اقتصاد جهانی ایفا میکند. رمزارز هم بهعنوان یک دارایی در حال تأثیرگذاری جدی در اقتصاد این کشورهاست. اکوسیستم کریپتو موقعیتی بینظیر برای ما ایرانیهاست که میتواند با خلق خدمات متمایز توسط کسبوکارها به زندگی مردم کمک کند.»
در ادامه قربانی با طرح این سؤال که گفته میشد رمزارز ثروت مستقلی تولید نمیکند، نظر قاسمی را در اینباره پرسید و مدیرعامل مزدکس توضیح داد: «من برای پاسخ به این سؤال میخواهم روی تأثیر رمزارز بر اقتصاد ایران تمرکز کنم و از این زاویه توضیح دهم که چطور اتفاقاً این بازار میتواند سهم جدیدی در اقتصاد واقعی ما داشته باشد. ابزارهای مالی در دنیا بسیار کامل هستند و تماماً به هم مرتبط هستند، ولی ما در شرایطی هستیم که از طرفی ابزارهای مالیمان کامل نیستند و از طرف دیگر ارتباطی هم با سایر ابزارها نداریم؛ بنابراین اتفاقاً رمزارز در اینجا برای تأمین مالی به کمک ما میآید، چون تنها بازار مالی است که باعث میشود ما بهصورت بیواسطه با جهان در ارتباط باشیم.»
حمیدرضا نائینی، مدیرعامل گروه فنآوا هم در ادامه از مهمترین عناصری صحبت کرد که از بازار رمزارزها میتواند یک بازار جذاب بسازد. او عنوان کرد: «اگر به خود رمزارز بهعنوان یک کسبوکار نگاه کنیم، کشور ما پابهپای دنیا در این حوزه در حال پیشروی است و بهعنوان یک صنعت در حال استفاده است. اما مقوله مهمتر، تأثیر رمزارزها بر سایر کسبوکارهاست که در اینجا ما هنوز راه طولانی در پیش داریم. در حقیقت در این زمینه به بلوغی نرسیدهایم و شاید ۱۰ سال دیگر رمزارزها بتوانند در ایران بهعنوان یک ابزار پرداخت به رسمیت شناخته شده و استفاده شوند. تجربه این جایگزینی بهکرات در تاریخ هم قابل مشاهده است، نمونه بارز آن را میتوانیم در جایگزینی ایمیل در مقابل پست ببینیم. بنابراین در حال حاضر، خصوصاً در ایران رمزارزها بیشتر بهعنوان یک دارایی شناخته میشوند، اما اگر این روند در یک جریان تکاملی پیش برود و به بلوغ کافی برسد، میتواند بهعنوان یک سیستم پرداخت، جایگزین بانکهای سنتی شود. البته ابهاماتی در این زمینه وجود دارد که مهمترین آن موضوع پولشویی و قاچاق است. کسبوکارهای غیرمجاز با حضور رمزارزها راحتتر میتوانند کار کنند. به تعبیر دیگر رمزارز میتواند در این جریان بهعنوان یک تسهیلگر عمل کند؛ بنابراین برای بررسی دقیق رمزارزها باید از دو زاویه نگاه کرد؛ یکی تأثیر رمزارزها بر کسبوکارهای موجود و دیگری اینکه رمزارز باعث شکلگیری کسبکارهای جدید می شود. مانند فناوری های جدید همچون نسل بعدی اینترنت با عنوان دنیای متاورس که رمرز ارزها و علم بلاکچین بسیار نقش اساسی در آن دارد .»
در مقابل محمد قاسمی، مدیرعامل مزدکس و کارشناس بازار سرمایه صحبتهای خود را با نقدی به سخنان دیگر مهمانان آغاز کرد و توضیح داد: «صحبتهایی که تا اینجا مطرح شد، بیشتر حول این بود که ارز دیجیتال را بهعنوان یک سیستم پرداخت بشناسیم. اما یکی از مسائلی که رمزارزها دارند، تأمین مالی است. ما در حال حاضر با مشکل بزرگی مواجه شدهایم که تنگناهای تأمین مالی بنگاههاست. بنگاهها بهدلیل تورم و عدم جذب سرمایه خارجی برای تأمین مالی دچار مشکل هستند و در چنین شرایطی بسیاری از پروژهها آغاز نشده یا ادامه نیافته است؛ بنابراین تأمین مالی بسیار مهم است. در واقع نگاه شما پرداختی است و نگاه ما تأمین مالی و بازار سرمایهای است. درباره تبادلات، بحثهای رگولیشن شدیدی وجود دارد، اما اینکه بخواهیم به این واسطه تأمین مالی کنیم، هم راحتتر است و هم با سوددهی بیشتری همراه خواهد بود. ضمن اینکه اقتصاد دیجیتال پتانسیل انقلاب بزرگی را در ساختار مالی ما دارد و ما باید این واقعیت را بپذیریم که بهدلیل پویایی و سرعت بالای تغییرات این بازار، نمیتوانیم به روشهای سنتی، روی آن قانونگذاری کنیم.»
در ادامه این نشست قربانی با بازگشت به صحبتهای نائینی مبنی بر اینکه در ایران اکوسیستم ارز دیجیتال محدود به رمزارز و ماینینگ شده، از صمدی درباره ماهیت رویکرد سیاستگذاران در ایران پرسید؛ اینکه طرح مجلس در زمینه ارز دیجیتال متمرکز بر بحث ماینینگ است و رویکرد دولت هم شبیه به همان است. حال چرا سیاستگذاران ایرانی در سایر حوزههای ارز دیجیتال ورود نکردهاند؟
صمدی در اینباره توضیح داد: «ماهیت این رویکرد به ساختار رگولاتوری و قانونگذاری ما بازمیگردد که نگاهش شبیه نگاه آتشنشانی است؛ اینکه فقط نگران این هستند که جایی آتشی روشن است و باید هرچه زودتر برویم و آتش را خاموش کنیم. این نگاه ریسک را آتش میبیند که سریع باید آن را خاموش کرد. با یک نگاه بحرانآفرین مسئله را میبیند و به جای ظرفیتها، فقط تهدیدهایی مانند مصرف انرژی را میبیند. متأسفانه ما اصلاً وارد آگاهی و شناخت فلسفه ارز دیجیتال نشدهایم. اگر از تمامی این دوستان ـ چه در مجلس، چه در دولت ـ درباره فلسفه بلاکچین بپرسید، بهجرئت میتوانم بگویم هیچ پاسخ درستی نخواهید گرفت. فضای زیر آب را نه شناخته و نه حاضر هستند فرصتی برای شناختن آن صرف کنند. یکی از اتفاقاتی که به آن بسیار نیاز داریم، این است که درباره فلسفه بلاکچین صحبت شود، دنیایی را درک کنیم که در آن دنیای اینترنت اطلاعات در حال تبدیل به اینترنت ارزش است. حالا رمزارز یکی از اجزای این اکوسیستم است، اما این فضا اجزای بسیار متنوعتری دارد. در حال حاضر حرکت از مبادله اطلاعات به سمت مبادله ارزش، در حال رخدادن است و متأسفانه ما اطلاعات بسیار اندکی از این چرخش داریم. امیدوارم با اطلاعرسانی و آموزش مناسب این دانش وارد فضای حاکمیتی شود.»
او ادامه داد: «تا به امروز ما در حوزه کسبوکار همواره مجبور بودهایم از ابزارهای واسطهای مانند بانکها و شخص ثالث کمک بگیریم، اما مهمترین فلسفه رمزارزها بیواسطهبودن است. بنابراین اگر تاکنون به واسطه اشخاص ثالث اعتماد را دریافت میکردیم، بلاکچین میتواند اعتماد را در قالب یک ابزار مکانیزه ارائه دهد. ما در ققنوس نیز توانستیم سند برات را با تمام پیچیدگیهایی که بین ذینفعان این سند تجاری مادر وجود دارد، در فضای DLT پیادهسازی کنیم؛ بنابراین شدنی است و فقط لازم است حاکمیت و جامعه هم نسبت به آن اطلاع و دانش کافی پیدا کنند تا بتوانند در این تحول جهانی مشارکت و حضور داشته باشند. اتفاقات بسیار شفافی میتواند رخ دهد و تمامی هزینههای اضافی تأمین مالی را میتواند کاهش دهد. حتی نوع شرکتداری و حکمرانی ما میتواند تغییر کند و هوشمند شود. اما اگر این فلسفه را درک نکنیم، نمیتوانیم به ارزشافزوده نهایی آن دست پیدا کنیم. یکی از توصیههایی که در حوزه بلاکچین میشود، این است که باید با اولویتبندی و مسئلهمندی از فضای DLT استفاده کرد.»
بعد از صمدی و توضیح درباره تحول بزرگ جهانی، نوبت به احسان قاضیزاده، مدیرعامل اکسیر رسید تا از رمزورازهای ارز دیجیتال بگوید. قاضیزاده صحبتهای خود را با یک کنایه آغاز کرد؛ اینکه شاید بزرگترین راز ارز دیجیتال این باشد که هیچ رازی ندارد و همین بزرگترین وجه تمایز این بازار نسبت به سایر بازارهاست. قاضیزاده توضیح داد: «هماکنون شرکتهای بزرگ سرمایهگذاری بینالمللی سرمایهگذاریهای جدی در حوزه رمزارزها کرده و هر روز بر تعداد آنها نیز افزوده میشود. حالا بسیاری معتقدند که راز ارز دیجیتال این است که مالیات نمیدهند، اما باید بگویم که ما بالاخره توانستیم مالیات خود را بهعنوان مالیات بر درآمد بدهیم و این ضعف نظام مالیاتی است که هنوز پایه مالیاتی جداگانهای در خصوص این بازار ندارد.»
در ادامه نائینی نیز با اشاره به رویکرد حاکمیت نسبت به بلاکچین و فاصله میان حاکمیت و فعالان این بازار عنوان کرد: «یکی از دلایل این موضوع به پیچیدگی فناوری و عدم فهم و شناخت حاکمیت نسبت به آن بازمیگردد. در بیان مسئولان یک سردرگمی مشاهده میشود که نمونه آن را میتوان در همین بحث مالیات دید که دوستمان مطرح کردند. در بحث صرافیها هم احتمالاً به سمتوسویی خواهد رفت که برخی فشارها زیاد شود.»
در ادامه قاضیزاده با اشاره به موضوع صرافیها بیان کرد: «یکی از مباحثی که در مورد صرافیهای رمزارز مطرح است، ساعت کاری بیشتر آنهاست. آمارها نشان میدهد در ماه قبل از پیادهسازی رمز پویا در فتای تهران ۴۰۰ پرونده فیشینگ موجود بوده و بعد از رمز پویا به ۶۰ پرونده رسیده است. هیچ صنف و صنعتی نیست که بازیگر مشکلدار نداشته باشد، اما اتفاقی که در بازار رمزارزها در حال رخدادن است، اکثراً در ادامه آن چیزی است که در سیستم بانکی کشور و جامعه وجود دارد و حلقه آخر آن میتواند رمزارز باشد.»
در پایان این نشست مهمانان بر سر تأثیر ابعاد مختلف بلاکچین بر اقتصاد ایران تأکید کرده و این فرصت را بهعنوان فرصتی تلقی کردند که میتواند انقلابی در اقتصاد نفتی ایران به پا کند. «اگر رگولاتور با برداشتهای ناشناختهای که از رمزارز دارد، دست به قانونگذاری غیر مشارکتی بزند، ممکن است همه گرسنه بمانیم»؛ این جمله شاید خلاصهای از نگرانی فعالان حوزه رمزارز باشد که در سرعت شتابان جهان به سمت این بازار، نگران عقبماندن ایران از جهان هستند.
به گزارش ارتباطات و برند گروه فن آوا، شکوهی، مدیرعامل فن آوا کارت در میزگرد بانکداری الکترونیک که با موضوع بررسی کارت های اعتباری برگزار شد ضمن اشاره به سابقه این کارت ها در ایران به نقش بانک مرکزی در جدایی حوزههای ایشوئری (issuery) و اکوئری (ecoery) از تاثیر این موضوع بر عقب ماندگی این حوزه در ایران گفت.
::بخش اول
داستان کارت اعتباری در ایران را میتوان در قالب یک سریال هزارقسمتی روایت کرد. داستانی که شاید خوانندگانش کم اما فداییانش زیاد باشند. داستان اما خود اعتبار نیست.
اگر به مدلهای مبادله در جامعه کمی بیشتر دقت کنیم، خوشحسابی بهعنوان مهمترین عنصر اعتبار همواره در بازارهای مختلف خردهفروشی و عمدهفروشی در ایران وجود داشته، هرچند شاید طی این سالها مأموریتها بهدرستی توزیع نشده است. در میزگرد پیش رو در نهایت به این نقطه میرسیم که بانکها نهادهای مناسبی برای توسعه کارت اعتباری نیستند؛ اگرچه سرچشمه اعتبار آنها هستند، توزیعکننده و نگهبانان اعتبار نهادهای دیگری هستند که در ایران باید ساخته میشد که البته کمکم در حال شکلگیری و فعالیتاند. آقایان مجید شکوهی، مدیرعامل «فنآواکارت»، سعید احمدیپویا، مشاور ارشد کسبوکار «فینتک» هلدینگ فناپ، و احمد افتخاری، قائممقام شرکت «اَپسان»، مهمانان این میزگردند.
• آقای شکوهی لطفاً درباره وضعیت موجود کارت اعتباری بگویید.
شکوهی: وضعیت کارت اعتباری در دنیا با وضعیت آن در کشور ما متفاوت است. در دنیا حوزههای ایشوئری (issuery) و اکوئری (ecoery) با یکدیگر هماهنگ هستند و همپوشانی و همافزایی دارند. وقتی از بازیگران بزرگ حوزه پرداخت یا متصدیان آن صحبت میکنیم، یا هنگامی که با بانکها و سایر مؤسسات که کارت اعتباری ارائه میدهند ارتباط تنگاتنگی داریم، یا وقتی از یک بانک کارت اعتباری دریافت میکنیم، همگی اینها زمانی برایمان جذاب است که لوگوی «ویزا» یا «مستر» بر روی آن وجود داشته باشد. حال آنکه «ویزا» یا «مستر» خود بهتنهایی اعتباردهنده نیستند، بلکه سرویس خدمات کارت اعتباری و پرداخت را ارائه میکنند. زمانی که ما «تجارت الکترونیک پارسیان» را در سالهای 82 تا 83 راهاندازی کردیم، دو بخش خدمات کارت اعتباری و خدمات پذیرندگی را با یکدیگر و بهصورت هماهنگ ارائه میدادیم. وقتی بانک مرکزی حوزه ایشوئری را از حوزه اکوئری جدا کرد و به pspها شخصیت مستقل حرفهای داد، اکثر آنها از حوزه صدور کارت اعتباری فاصله گرفتند و به حوزه اکوئری پرداختند. اما pspهایی هم هستند که کار اکوئری خود را مستقل و خدمات کارت را به نیابت از بانک همکار خود انجام میدهند؛ برای مثال، اگر یک psp کارت اعتباری در بازار میفروشد، بهنیابت از یک بانک این کار را انجام میدهد.
امروز قصد بازگشت داریم، چرا که با تفکیک این دو حوزه نتوانستیم بهره زیادی ببریم و حتی چیزهایی را نیز از دست دادیم. این دو حوزه با یکدیگر خوب کار میکردند و چرخدندههای خدمات پرداخت هستند، اما در نقطهای از هم جدا شدند و دیگر نتوانستند برای توسعه بازار به یکدیگر کمک کنند. به همین دلیل است که در حوزه کارت اعتباری توفیق جدیای نداشتیم، در حالی که در کشورهای اروپایی و آمریکا تعداد و میزان تراکنش و مبالغ کارتهای اعتباری چیزی حدود 30 تا 70 درصد است. برای مثال، در کشور ترکیه بیش از 65 درصد تراکنشها اعتباری است، اما در ایران این رقم هنوز کمتر از 0/5 درصد است. به نظر میرسد یکی از دلایل عقبماندگی ایران در این حوزه آن است که ایشوئری و اکوئری را از یکدیگر جدا کردیم و در نتیجه نتوانستیم این حوزه را توسعه دهیم.
• به نظر شما چه عواملی سبب جدایی این دو حوزه شد؟
شکوهی: سیاست بانک مرکزی بر این اساس بود؛ مباحث اجرایی و فنی نیز دخیل بودند، هرچند از اهمیت کمتری برخوردار هستند. معتقدم بانکها از نظر مسائل فنی هنوز به رشد و بلوغ کاملی نرسیدهاند که بتوانند خدمات کارت اعتباری ارائه دهند. نرمافزارهای آنها هنوز ایراداتی دارد و این ایرادها جدی است و نمیتواند کسبوکارِ کارت اعتباری را پوشش دهد. در حوزه فروش اقساطی که شاخهای از حوزه فروش اعتباری است نیز بانکها بهطور جدی وارد نشدهاند، اما در بازار غیر بانکی تعدادی از شرکتها – با وجود نوسان در عملکردشان – وارد حوزه فروش اقساطی شدهاند چرا که دارای نرمافزاری بودند که تا حدی توانست کارهایی را پیش ببرد، هرچند نتوانست در ثبت اسناد حسابداری و مواردی از این دست بهخوبی عمل کند.
در حوزه اجرایی، بحث اعتبارسنجی و نگرانی بانکها از بازگشت سرمایهشان مطرح است. همانطور که میدانید، نمیتوان برای کارت اعتباری تضمین خاصی دریافت کرد. اگر بانکی به شرکتی اعتبار یا تسهیلات با مبالغ بالا بدهد، ضمانتنامه یا وثیقه دریافت میکند؛ اما در حوزه کارت اعتباری نمیتوان چنین کاری کرد. بنابراین، نداشتن پشتوانه برای رسیدن به پول نکولشده، سبب نگرانی بانکها برای ورود به حوزه کارت اعتباری میشود.
نکته دیگر بحث درآمدهاست؛ بانکها عادت کردهاند تسهیلات کلان ارائه دهند و یکباره سود زیادی کسب کنند، به همین دلیل وارد این حوزه نمیشوند. البته این موضوع از نظر من پذیرفتنی نیست، زیرا وقتی آمار مطالبات غیرجاری را مورد بررسی قرار دهید متوجه میشوید که بیش از 90 درصد مطالبات غیرجاری متعلق به تسهیلات کلان و کمتر از 10 درصد متعلق به تسهیلات خرد است و کارت اعتباری نیز در دستهبندی تسهیلات خرد قرار میگیرد. بنابراین، امروز در حوزه کسبوکار پرداخت و کارت اعتباری با وضعیت مطلوبی مواجه نیستیم؛ بانکها فعال نیستند و اگر هم باشند، بسیار کُند عمل میکنند و عزمی جدی در اینباره ندارند. اجازه دهید به تلاش بانک مرکزی هم اشاره کنم. به یاد دارم آقای محرمیان در تابستان ۹۹ در بانک مرکزی جلسهای برگزار کردند در اینباره که چطور میتوان در حوزه کارت اعتباری اقدام جدیدی کرد و آیا در دستورالعملها نقصانی هست یا نه. اما این جلسات با وجود اینکه قرار بود ادامه پیدا کند، ادامه نیافته و بانک مرکزی هم تاکنون در این حوزه جدیتی نداشته است.
• چند بانک، مانند بانک ملی، تسهیلات خُرد خود را بهصورت اعتباری ارائه میکنند؟
شکوهی: بانک مرکزی از اوایل سال گذشته اعلام کرد که تسهیلات خرد بر روی کارت اعتباری قرار گیرد. من بهعنوان عضو کوچک حوزه کارت اعتباری درباره این موضوع بحث دارم، چرا که موضوع کارت اعتباری با تسهیلات خرد متفاوت است. بانک مرکزی دو هفته پیش نامهای برای بانکها ارسال کرده که در آن سقف کارت اعتباری را از 50 میلیون تومان به 200 میلیون تومان افزایش داده است که در اینباره هم بحث دارم.
• آقای افتخاری، نظر شما درباره اکوسیستم فعلی کارت اعتباری چیست؟
افتخاری: امروز حدود 120 میلیون کارت خرید و نقدی و در حدود شش میلیون کارت اعتباری در ایران داریم که عمده این کارتهای اعتباری توسط بانک ملی و قرضالحسنه مهر تأمین شدهاند. اما در دنیا 30 تا 40 درصد کارتهای نقدی و خرید موجود، کارت اعتباری است و این رقم در ایران حدوداً زیر یک درصد است. جدا از بحث آمار تعداد کارت، میزان سرانه مصرف اعتبار در تولید ناخالص داخلی مردم از کارتهای اعتباری در دنیا نیز در حدود ۱۰ درصد است که تقریباً 2 هزار و 500 دلار در سال میشود، در حالی که در ایران این عدد کمتر از ۱۰ سنت است. گذشته از وضعیت موجود، نگاه مردم و بانکها به اعتبار است که یکی از مؤلفههایی است که وضعیت موجود کارت اعتباری را رقم میزند، زیرا مردم و بانکها در ایران به اعتبار در قالب تسهیلات مینگرند. میزان مصرف کارت اعتباری حتی در کشورهایی مانند ویتنام که ضعیفتر از ایران است، بسیار بیشتر است چرا که فرهنگ اعتبار در این کشورها بهدرستی شکل گرفته است. اما ما فرهنگ اعتبار در ایران را به مردم در قالب تسهیلات نشان دادهایم: اگر میخواهید اعتبار بگیرید، یک کارت اعتباری دریافت و استفاده کنید، اقساط آن را بپردازید و در نهایت تسویه کنید و عمدتاً هم از کارتهای یک بار مصرف استفاده کنید. این شیوه سبب شده است تا حتی برخی از کارمندان سازمانهای مختلف که کارت اعتباری دریافت کردهاند، بازپرداخت خود را انجام ندهند و به دلایلی دوره بازپرداخت کارت اعتباری آنها چنان طولانی میشود که دیگر کارت اعتباری به چرخه خود بازنمیگردد.
حتی بانکها در گزارشهای خود به بانک مرکزی برای نمایش اینکه کارت اعتباری چند درصد از سبد آنها را تشکیل میدهد، اقداماتی انجام دادهاند که تسهیلات خرد را هم با کارت اعتباری یکی کردهاند. به نظر من تا این مسئله حل نشود، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. وقتی بانکها میخواهند در موضع بدون ریسک قرار بگیرند و کارت اعتباری ارائه دهند، سبب ایجاد چنین شرایطی میشود. از آنجا که تعهدات فرد برای ضامن و وثیقه سنگین است، اساساً کسی به دنبال بازپرداخت اعتبار نیست – مشکلی که بانکها نیز دچار آن هستند. وثیقه و داراییهای غیرجاری بانکها و بهتبع آن هزینه نگهداری و تبدیل آنها به وجه نقد برای بانکها بسیار زیاد است. در عمل بهجای اینکه فرهنگ اعتبار را ایجاد کنیم و گسترش دهیم، فرهنگ تسهیلات را ایجاد و برای تسهیلات وثیقه سنگین دریافت کردهایم و این معضل جدی اعتبار است. به نظرم باید نگاهمان را به کارت اعتباری تغییر دهیم.
• ریشه قسطیفروشیها به بانکها بازمیگردد؛ لطفاً به قسطیفروشیها اشاره کنید.
افتخاری: بانکها هیچ کجا متولی این قضیه نشدند، حتی ریسک لیزینگ را هم نپذیرفتهاند تا این صنعت رشد کند.
• درست است که بانکها به مردم کارت اعتباری ارائه میدهند، اما تراکنشها شبیه تسهیلات است. پیشنهادتان برای اینکه از این فضا خارج شویم چیست؟
شکوهی: بانکها یک سیستم مدیریت کارت دارند که بخش کارت اعتباری به سیستم تسهیلات متصل میشود، اما تسهیلات با کارت اعتباری یکی نیست. به نظرم کارت اعتباری اعم از تسهیلات است، بخشی از بسته حسابداری کارت اعتباری تسهیلات است و بخش دیگر آن نه، زیرا از نظر فنی این دو بخش از یکدیگر جدا نیستند.
• آیا میتوان این حرکت را یک نقطه آغاز خوب دانست؟
شکوهی: راهحل آن کاری است که در بانک ملی انجام دادیم، ما جیال کارت اعتباری را تفکیک کردیم و بانک توانست کارت اعتباری را به معنای واقعیِ آن ارائه کند و به همین دلیل در عمل موفق بود و هست.
• چالشی که در آن زمان داشتید، عدم اتصال و هماهنگی بخش فروش و پرداخت بود.
شکوهی: این نکته مهمی است. کارت اعتباری با تسهیلات یکی نیست. همه باید به این موضوع واقف باشیم. مطمئن نیستیم که این موضوع برای بدنه بانکی کشورمان واضح و روشن باشد.
• آیا فهم این موضوع ضرورت دارد؟
شکوهی: قطعاً ضرورت دارد. ادبیاتِ دادن تسهیلات در بانک قابل فهم و واضح است، اما در کارت اعتباری این وضوح چندان وجود ندارد.
• چرا اصلاً شعبه باید درگیر شود؟
شکوهی: در ادبیات بانکی، شعبه مسئول جذب و فروش منابع است تا در نهایت آن را بفروشد و کسب سود کند. طبیعتاً یکی از محصولاتی که برای شعبه قابل فروش است، کارت اعتباری است. این شعبه است که باید محصول را به مشتریانش بفروشد، حالا اینکه میتواند یا نمیتواند مستلزم آشنایی با این بازه است و اگر اساساً منظورتان این است که آیا این کار درست است یا نه، باید بگویم که ما مسیرهای بهتری هم برای انجام این کار داریم.
• به این ترتیب اگر فردی کارنامه یا گزارش اعتباری داشته باشد، مشکل دیگری وجود ندارد و اصلاً نیازی نیست به شعبه مراجعه کند و با اینترنت میتواند همه اقدامات را انجام دهد.
شکوهی: اعتبار دادن لزوماً مستلزم مراجعه حضوری به شعبه نیست. من میتوانم از منابع شعبهای که در آن حساب دارم اعتبار دریافت کنم و در عین حال مراجعهای به شعبه نداشته باشم. با وجود مقاومتهایی که سازمان بانک ملی داشت، ما این کار را در بانک ملی در مدت محدودی اجرا کردیم و درخواست اینترنتی همراه با اعتبارسنجی سیستمی و آنلاین را در سال ۹۵ راه انداختیم. البته مقاومت بدنه سنتی بانک پس از مدتی اجازه ادامه این روش را نداد و آن را قطع کرد، اما شنیدم که سال گذشته در بانک به نحو دیگری با هزینههای بیشتر و در حدی محدودتر انجام شده است. به هر حال، خوشحالم که دوستان به این نتیجه رسیدند که میشود این کار را انجام داد، اما باید توجه داشته باشیم که منابع اعتباردهیمان مشخص باشند. در اینباره بانکها دو روش دارند، بعضی از بانکها اعلام میکنند که همان شعبهای که منابع دارد خود نیز اعتبار بفروشد. برخی دیگر از بانکها هم منابع فروش اعتبار برای کارت اعتباری را در یک شعبه مجازی متمرکز میکنند و تعامل بین شعب و شعبه مجازی را بر اساس سازوکاری که تعریف میشود تعیین میکنند، و تعامل برای فروش اعتبار را شعبه مجازی بر عهده میگیرد. هر دو مدل خوب و قابل اجراست و من هر دو مدل را تجربه کردهام.
• اما کارنامه اعتباری برای افراد ایجاد نشد تا بانکها به آن ارجاع کنند.
شکوهی: مسئولان وقت بهشدت با این موضوع مخالف بودند. من زمانی به بانک ملی رفتم که دکتر همتی، دکتر فتانت و دکتر فاطمی حضور داشتند. مرا دکتر فاطمی به آنجا دعوت کرد که کارهایی را هم آغاز کردیم، البته وقتی این سه بزرگوار از بانک رفتند چون تیم جدید به کارت اعتباری اعتقادی نداشتند، صریحاً مخالفت کردند و جلوی پیشرفت کار را گرفتند و کسی هم نبود که به آنها اعتراض کند. این افراد هنوز در سیستم بانکی حضور دارند، برخی از آنها ارتقا پیدا کردهاند و مدیرعامل بانکهای دیگر شدهاند. بنابراین، این تفکر نامطلوب در سیستم بانکی کشور وجود دارد و در ردههای بالاتر هم، که از نظر من افرادی هستند که چندان بهروز نیستند، قدرت مذاکره و اعمال نظر بیشتر است.
• البته صدور کارتهای اعتباری شبیه همان مدل که قبلاً اجرا میشد، هم اکنون در بانک ملی در حال اجراست. توصیههای شما در حال حاضر چیست؟
شکوهی: باید اذعان کنم که همه دوستان بانکی هم مخالف کارت اعتباری نیستند و بیشتر آنها در مجموعه بانک ملی دیدگاهی باز و گشوده دارند. بحثی که چند ماهی است مطرح شده این است که افرادی که ملزم به انجام کاری بودند یا هستند اما نکردند یا نمیکنند، باید پاسخگو باشند. افراد بسیاری هستند که باید کارهایی انجام میدادند اما ندادند و چون در جایگاه ویژهای هستند، پاسخگو هم نیستند. در مقابل، افرادی هم هستند که واقعاً مشتاقاند کارهایی از این دست انجام شود، اما فرصت یا امکان آن را ندارند.
• امروز دو مدل صدور کارت در حال اجراست: یکی اینکه بانک خود مستقیماً از طریق کارگزار، مانند شرکت «پیشگامان»، کارت اعتباری صادر میکند و اعتبار میدهد و دیگری روشی است که در آن بانک ظاهراً نقشی ندارد، مانند «اَپسان» که حاصل مشارکت شرکت «توسن» و «آسانپرداخت» است. این دو چقدر با یکدیگر تفاوت دارند و کدامیک میتواند موفقتر باشد؟
افتخاری: موضوعی که در دنیا مطرح است این است که شرکتهایی هستند که پردازنده کارت اعتباری یا بهاصطلاح «کارتپروسسور»ند و واسط بین تأمینکننده اعتبار، مصرفکننده، و فروشنده هستند. در ایران عملاً کارتپروسسور (card prossessor) نداریم، هرچند شرکت «اَپسان» قصد دارد کارتپروسسور باشد. همانطور که گفتم، کارتپروسسورها نقش صدور کارت و تخصیص اعتبار، و نقش واسط بین تأمینکننده اعتبار و فروشندگان آن را بازی میکنند و بستر را برای بهوجود آوردن بازاری برای استفاده از این کارتها فراهم میکنند.
• پس یکی از حلقههای مفقود در نظام بانکی ایران کارتپروسسورها هستند. این حلقه چقدر اهمیت دارد و چطور میتواند شکل بگیرد و چه حلقههای مفقود دیگری در مسیر توسعه کارت اعتباری در ایران وجود دارد و چطور میشود این فرایند را از طریق پروژههایی سرعت بخشید؟
افتخاری: بحثی که آقای شکوهی نیز به آن اشاره کردند، بحث اعتبارسنجی در ایران است. درواقع، اعتبارسنجی در بانکها بهصورت جزیرهای انجام میشود. قطعاً ارائه گزارش اعتباری یا اعتبارسنجی به این دلیل انجام میشود که نهادی وجود ندارد که بتواند آنها را یکجا و در کنار هم جمع کند. همه مردم درگیر این فرایند هستند، چرا که در هر بانکی که شروع به تشکیل پرونده اعتباری کنند، این پرونده بر اساس سوابق گذشته افراد صورت میگیرد. یکی از مشکلات مهم و جدی در اعتبارسنجی این است که دادههای اخذشده از افراد متوجه گذشته آنها نیز هست و قطعاً خیلیها وام دیرپرداختشده یا چک برگشتی دارند و این باعث میشود که نتوانند رتبه اعتباری خوبی داشته باشند یا آن را بهبود بخشند.
• حال این مشکل را چطور میخواهید حل کنید؟
افتخاری: در دنیا رفتارهای اعتباری بر اساس رفتارهای مالی روز سنجیده میشوند و المانهای دیگری همچون رفتار مالی فرد در شبکههای اجتماعی، چه فیزیکی و چه مجازی، هم وجود دارد و چهبسا اعتبار فرد در شبکههای اجتماعی مبنای مهمتری هم برای اعتبارسنجی باشد. میزان داراییهای افراد و ارائه اطلاعات آن هم یکی دیگر از چالشهایی است که در بانکها با آن روبهرو هستیم، چرا که افراد بیم آن را دارند که دادههای آنها به نهادهای دیگری همچون اداره مالیات داده شود و بنابراین از ارائه اموال و داراییهای خود خودداری میکنند. اگر این اعتبارسنجی در نهادی جدا از بدنه بانک یا بهشکلی محرمانه انجام شود، افراد میتوانند اعتماد کنند و تمام اطلاعاتشان را در اختیار این اکوسیستم قرار دهند و اینجاست که عملاً دادهها رفت و برگشت میشود و همیشه میتوانیم اعتبار افراد را بسنجیم.
• آقای احمدیپویا، لطفاً به وضع موجود اشاره و کمی هم درباره حلقههای مفقود آسیبشناسی کنید.
احمدیپویا: کارت اعتباری محصول بسیار جذابی در زیستبوم بانکداری است، به ویژه در ایران که نرخ بهره بانکی از تورم پایینتر است. اما وقتی مردم این جذابیت را درک نکردهاند و حتی برای بانک نیز جذاب نیست، قطعاً جایی مشکل وجود دارد و بررسی این مشکل از اهمیت بالایی برخوردار است. برای آسیبشناسی محصول کارت اعتباری در ایران باید مدل کسبوکار آن را بررسی کنیم. مدل کسبوکاری که برای محصول کارت اعتباری تعریف میشود باید برای دارنده کارت جذاب باشد، اما وقتی بانک یا هر شرکت صادرکننده کارت دو نرخ سود دارد یکی نرخ سود واقعی و دیگری نرخ سود اعلامی به مشتری، این وضعیت سبب جذب مشتری و اعتماد عمومی نمیشود. برای مثال، بانک سود 18 درصد را برای محصول کارت اعتباری اعلام میکند، اما مردم خودشان محاسبه میکنند و به عدد بالای 30 درصد میرسند. کارت اعتباری در همه جای دنیا اعلامیه قرارداد دارد و مشتریان آن را مشاهده میکنند و تمام محاسبات را شفاف میبینند و مشتری به تمامی فرایندها و محاسبات آن واقف است. بنابراین، برای جذابسازی کارت اعتباری ابتدا باید اعتمادسازی عمومی صورت گیرد تا مردم خیال آسودهای داشته باشند که با دریافت کارت اعتباری ضرر نخواهند کرد. نکته دیگر دغدغه بانکها در حوزه تخصیص منابع است. امروزه تأمین نقدینگی برای بانکها با هزینه بسیار بالایی صورت میگیرد و بانکها باید بهصورت بهینه و سودآور منابع خود را تخصیص دهند. بنابراین، برای بانک راحتتر است که منابع خود را بهصورت کلان به یک کسبوکار کلان تخصیص دهد تا اینکه آن را خرد کند و بهصورت تسهیلات خرد ارائه دهد، چرا که هزینه مالیِ پیگیریِ بازپرداخت آنها برای بانک بسیار بالاست.
• اما بانکها در قالب بانکداری خرد سالهای سال است که این کار را انجام میدهند و 40 درصد منابع بانکها همیشه صرف بانکداری خرد میشود.
احمدیپویا: در بانکداری خرد سختگیری زیاد است و به همین دلیل است که عامه مردم معتقدند دریافت وام کلان بسیار راحتتر است تا وام خرد، چرا که بانک وثیقه و ضمانتهای بسیار بیشتری و فرایند بسیار سختگیرانهتری برای اعطای وام خرد دارد. بانکها میخواهند کوچکترین ریسکی در حوزه تخصیص منابع به آنها تحمیل نشود و خیالشان راحت باشد که منابع مذکور با سود قابل انتظار به بانک باز خواهد گشت و بهعبارتی بازپرداخت وجوه تضمینشده است. از طرف دیگر، کارت اعتباری برای تسهیل فرایند اعطای اعتبار طراحی شده است؛ یعنی همه جای دنیا کارت اعتباری را سریع صادر میکنند و مشتری نیز قصد دارد آن را سریع بهکار برد، حال آنکه فرایند بررسی و اخذ وثیقه و تضمین در بانکداری ایران با ویژگی سهولت ارائه محصول کارت اعتباری در دنیا متناقض است. اشتباه یا مشکل کار کجاست و در بانکداری دنیا چه چیزی آن را حل کرده است. پاسخ این پرسش اعتبارسنجی است. وقتی در زیستبوم بانکداری ایران اعتبارسنجی دقیق و قابل اطمینان برای بانکها نداریم، همین وضعیت پیش میآید. بنابراین، تا فرایند اعتبارسنجیِ قابل اطمینان برای بانک شکل نگیرد، بانک برای آسودگی خیالش وثیقه و ضمانتهای مختلفی دریافت میکند.
• بانکها نیز گاه برای اینکه تسهیلات خرد ارائه ندهند، این فرایند را طولانیتر میکنند.
احمدیپویا: بانک علاقهای به ارائه تسهیلات خرد ندارد، چون هزینه آن برایش زیاد و سوددهیاش کم است و ریسک نکول آن هم بالاست.
• برخی از بانکها مثل قرضالحسنه مهر کارش بانکداری خرد است، اما در این بانک نیز فرایندها طولانی و دشوار است.
احمدیپویا: بانک یک مؤسسه تجاری است و باید سود کند؛ هر چقدر مطالبات مشکوکالوصول و معوق بالا باشد بانک ضرر میکند، حال آنکه بانک باید در آخر سال مالی خود سود کرده باشد. به همین دلیل، بانکها تمامی ضمانتها و وثیقهها را دریافت میکنند تا خیالشان راحت باشد که بازپرداخت اصل و فرع تسهیلات صورت میگیرد. اما از سوی دیگر چون فرایند اعتبارسنجی دقیقی وجود ندارد، تصور بانکها این است که افراد کمدرآمد اصولاً افرادی با سابقه پرداختیِ بد هستند، در حالی که بررسیهای صورتگرفته در صنفهای گوناگون حاکی از آن است که بسیاری از گروههای کم درآمد، مانند فرهنگیان، بسیار خوشسابقهترند تا صنفهایی با درآمدهایی بالاتر مانند پزشکان.
• از صحبتهای شما نتیجه میگیرم که مأموریت گسترش کارت اعتباری را نباید بر عهده بانکها گذاشت و باید نهادهایی شکل بگیرند که عهدهدار این مأموریت باشند. اما متأسفانه چنین نهادهایی چندان شکل نگرفتهاند.
احمدیپویا: در همه جای دنیا نهادهای اعتبارسنجی نهادهای خصوصی هستند، چرا که کسبوکاری بسیار سودآور تلقی میشوند. بانک، بر اساس قانون مجلس، اطلاعات خود را در اختیار مؤسسهای میگذارد که آن مؤسسه فقط بر مبنای رفتار حسابهای مردم اعتبارسنجی کند. از یک سو، همانطور که دوستان هم بیان کردند، اعتبارسنجی امری گذشتهنگر است و اگر کسی فقط یک قسط عقبافتاده هم داشته باشد، همین نشاندهنده بدسابقه بودن اوست. از سوی دیگر، وقتی میخواهند اعتبار کسی را بسنجند نباید فقط رفتار بانکی او را مورد بررسی قرار دهند، بلکه موقعیت و شخصیت فرد و مواردی از این دست نیز باید مد نظر قرار گیرد.
• آیا این بازنگری دارای ریسک زیادی است؟
احمدیپویا: نظام اعتبارسنجی ما غلط و کاملاً مبتنی بر رفتار بانکی گذشته افراد است، در حالی که ممکن است برخی از افراد تکالیف مالیاتی خود را بهموقع انجام دهند و قبضهای گوناگون خود را بهموقع پرداخت کنند و همه اینها پارامترهایی هستند که میتوانند بر افزایش اعتبار افراد تأثیرگذار باشند. بنابراین، افراد میتوانند بدون اینکه سپرده یا گردش مالی بالایی داشته باشند، اعتبار خوبی کسب کنند و بر مبنای آن هم کارت اعتباری خود را زودتر دریافت کنند.
منبع: ماهنامه بانکداری آینده
اردوی پیاده روی ایام رحلت حضرت رسول اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) با حضور تعدادی از همکاران به نمایندگی از اعضای خانواده بزرگ فن آوا و در راستای پیشبرد اهداف فرهنگی، تشکیلاتی در مشهد مقدس برگزار شد.
با نزدیک شدن به روزهای پایانی ماه صفر و شهادت امام رئوف علیبنموسی الرضا (علیهالسلام)، جادههای منتهی به مشهد، شاهد زائرانی هست که با پاهای خسته، عقایدی استوار و قلبی مملوء از عشق مولا به سمت حرم مطهر رضوی و پابوسی سلطان خراسان از جای جای ایران در حرکتند .
به گزارش ارتباطات و برند گروه فن آوا، در این مراسم همکارانی از شرکت های مختلف هلدینگ با طی بخشی از طریق به صورت پیاده، به عزاداری ایام شهادت روزهای پایانی ماه صفر پرداختند.
گفتنی است این اردوی معنوی دوشنبه شب و از مقابل ساختمان گروه فن آوا آغاز شده و طی روزهای آینده تا پایان ایام عزاداری شهادت علیابنموسی الرضا(ع) نیز ادامه خواهد داشت.
قرار عاشقی در طریق الرضا
افرادی که تجربه سفر به کربلا و پیادهروی ایام اربعین را دارند، میدانند که با وجود اینکه امکانات در مسیر پیاده روی به مشهد الرضا، قابل مقایسه با مهماننوازی شیعیان عراقی، فراوانی موکب و امکانات رفاهی برای خواب و خوراک در عراق نیست، اما عاشقان امام هشتم علیهالسلام این سنت مقدس را زنده نگه داشته و هر سال سختی راه را به جان میخرند و این پیاده روی را پرشورتر برگزار میکنند.
فلسفه “آیین پیاده روی به مشهد الرضا در پایان ماه صفر“ به سال 200 هجری و هجرت امام رضا (علیهالسلام)، که یک مهاجرت سیاسی اجباری به دستور خلیفه وقت بود برمیگردد.
حال بعد از این همه سال، شیعیان آن حضرت دوباره میخواهند این مسیر را، به یاد امام شهیدشان پیاده طی کنند.
تضمین گستر فن آوا، در راستای ماموریت خود در زمینه تأمین، تعمیر، پشتیبانی و بومی سازی سخت افزارهای حوزه ICT به خصوص صنعت پرداخت، محصولات جدید خود را تحت برند “تگفا” عرضه خواهد کرد.
به گزارش ارتباطات و برند گروه فن آوا، سه شنبه 16 شهریورماه 1400 در بازدید دکترنائینی مدیرعامل گروه فن آوا و هیئت همراه از این شرکت، پکیج جدید محصولات این شرکت تحت برند “تگفا” معرفی شد.
مهندس شکراله، مدیرعامل شرکت تضمین گستر فن آوا ضمن معرفی محصولات ذیل این برند جدید گفت:
با توجه به چشم انداز ترسیم شده جهت ایجاد زنجیره تولید داخلی سخت افزارهای صنعت پرداخت و با توجه به گامهایی که تاکنون برداشتیم، از جمله خط تولید رولهای حرارتی، خط تولید آداپتورهای دستگاه های پرداخت و همینطور تامین و تعمیر این دستگاهها، با ثبت برند تگفا مدتی است کلیه محصولات تضمین گستر تحت این برند در بازار عرضه می شود.
وی در رابطه با گام های بعدی تضمین گستر و اهداف پیشروی این شرکت گفت: به دنبال تامین نقدینگی مورد نیاز جهت توسعه کلیه خطوط تولیدی هستیم تا انشاءالله با حداکثر توان ممکن به سمت رفع نیاز بازارهای داخلی و صرفه جویی ارزی حرکت کنیم، از طرف دیگر به دنبال تولید محصولات جدید از جمله مودمهای خانگی و حتی مودمهای مرتبط با همین صنعت پرداخت هستیم که در حال حاضر مراحل تحقیق و توسعه را طی می کنند.
در بخش دیگری از این مراسم، مهندس ایرج، مدیر تولید شرکت تضمین گستر فن آوا در اشاره به محصول آداپتور این شرکت گفت:
خط تولید آداپتورهای شرکت تضمین گستر در 5 مدل مختلف قادر به تولید محصول است که این 5 مدل بخش عمده ای از بازار دستگاههای پوز را شامل می شود.
لیست مشخصات آداپتورهای شرکت تضمین گستر فن آوا
ردیف | ولتاژ | آمپر | دستگاه های سازگار |
1 | 9 ولت | 3 آمپر | دستگاه های مختلف Castel |
2 | 8/2 ولت | 3 آمپر | دستگاه Pax s80 |
3 | 8/5 ولت | 4 آمپر | دستگاه Pax s90 |
4 | 9 ولت | 1 آمپر | دستگاه Pax D210 |
5 | 5 ولت | 2 آمپر اندرویدی | دستگاه های Verifon 675, S910 |
کیفیت بالا در کنار قیمت رقابتی
وی در رابطه با قیمت و کیفیت این محصولات که از شاخصههای مهم در بازار داخلی است گفت:
مسئله کیفیت یکی از نقاط قوت محصولات تولیدی ماست به عنوان نمونه آداپتور های جدید ۵ ولت اندرویدی تگفا از نظر کیفیت با نمونه های بازار قابل رقابت و از نظر قیمت نیز مناسبترین قیمت را دارا هستند. همچنین کلیه تولیدات در آزمایشگاههای معتبر شرکت های پرداخت و همچنین آزمایشگاه کالیبراسیون پاسارگاد تحت نظر سازمان استاندارد که دارای مجوز های ایزو هستند کنترل کیفی شده و استانداردهای مربوطه در خصوص ولتاژ زیپلهای ورودی و خروجی را نیز کسب کرده اند.
وی افزود: با توجه به اینکه در بازار کشورمان سالانه حدود 2.5 میلیون دستگاه آداپتور برای دستگاه های پرداخت نیاز داریم، پوشش حداقل 10 درصد بازار داخلی از مهمترین اهداف پیش روی ماست.
وی در رابطه با ظرفیت تولید فعلی این محصول گفت: سالانه ما در حال حاضر حدود 100 هزار دستگاه می باشد که حدود 4 درصد بازار داخلی را پوشش میدهد. البته با توجه به همکاریهای جدید با شرکتهای مختلف از جمله فن آوا کارت که از شرکت های تابعه هلدینگ فن آواست و همینطور ایران کیش و سایانکارت و همینطور ایجاد ظرفیت جدید این تعداد را به زودی به بیش از 120 هزار در دستگاه در سال و پس از آن به سمت تولید بیش از 240 هزار دستگاه خواهیم رفت.
گفتنی است فعالیتهای واحد تولید شرکت تضمین گستر در قسمت باطری اکسترنال نیز ادامه دارد و این شرکت اقدام به تولید انواع باطری های اکسترنال دستگاهها ازجمله Verifon675,Pax s910 نموده و ضمن احیای باتریهای دستگاههای مختلف از جمله در مدل های Pax s90,Pax D210 که پرمصرف ترین مدلهای باطری هستند در بخش تحقیق و توسعه نیز اقدام به طراحی بردهای باتریهای V5,V3,D210 نموده که به زودی تولید این بردها و در نهایت تولید باتری های مربوطه آغاز خواهد شد.
دکتر نائینی، مدیرعامل هلدینگ فن آوا در ابتدای مجمع عمومی فوق العاده گروه فن آوا که یکشنبه 31 مرداد ماه برگزار شد با اشاره به مستقر شدن دولت سیزدهم گفت:
با توجه استقرار دولت سیزدهم و ارائه برنامه های وزیر محترم ارتباطات و فناوری اطلاعات، بسیار خوشبین هستیم که با پشت سر گذاشتن چالش هایی که در سالهای گذشته ایجاد شده بود، بتوانیم خدمات فن آوا به خصوص درحوزه مخابرات روستایی و مناطق دور افتاده که در قالب اپراتور USO در این سال ها در جریان بوده را گسترش دهیم.
آواپی، اپلیکیشن پرداخت فن آوا
دکتر نائینی در ابتدای صحبتهای خود با تبیین راهبردهای 7 گانه گروه فن آوا برای شرکتهای تابعه گفت:
در شرکت فن آوا کارت در حال حاضر اپلیکیشن آواپی را در قالب تولید آزمایشی در دست اجرا داریم و در حال برنامه ریزی هستیم تا انشاالله پس از پاس شدن تستهای نهایی نرم افزار بتوانیم این اپلیکیشن را بصورت عمومی وارد بازار کنیم. البته به بازار رقابتی که در این صنعت وجود دارد هم کاملا واقف هستیم، لذا به دنبال این هستیم اپلیکیشنی با کیفیت متفاوت از محصولات موجود در بازار عرضه نماییم.
دکتر نائینی با اشاره به پایانه های فروش این شرکت و سپری شدن عمر مفید دستگاه های پوز شرکت فن آوا کارت گفت:
نسبت به چالشی که در این فضا وجود دارد واقف هستیم و لذا در این رابطه به دنبال تامین سرمایه جهت نوسازی و ارائه نسلهای جدیدی از این دستگاه ها بهصورت اندرویدی در سیستم پذیرندگان اضافه هستیم.
افزایش سرمایه گروه فن آوا
وی در رابطه با موضوع افزایش سرمایه که از مسائل مطرح شده از مجمع قبلی گروه فن آوا بود گفت: خوشبختانه مقدمات موضوع افزایش سرمایه توسط یکی از سهامداران فراهم گردیده و در حال پیگیری آن هستیم تا با این افزایش سرمایه بتوانیم طرح های مدنظر را عملیاتی نماییم.
یکپارچه سازی اولین دیتاسنتر ایرانی با دیتاسنتر جدید فن آوا
دکتر نائینی در رابطه با خدمات مرکز داده که توسط دو شرکت داده سامانه و داده پردازی فن آوا ارائه میشود گفت:
این موضوع جز مباحث استراتژیک و مهم گروه فن آواست و بحثی که ما در این مورد دنبال میکنیم بحث یکپارچه سازی مرکز داده در کل گروه فن آواست. شرکت داده سامانه فن آوا که سالهاست در این حوزه به عنوان اولین دیتاسنتر ایرانی فعالیت می کند و شرکت داده پردازی فن آوا هم از سال گذشته در این موضوع ورود آزمایشی خود را با افتتاح دیتاسنتر 100 رکی در یک موقعیت خاص در مرکز شهر تهران داشته. استراتژی ما در سال ۱۴۰۰ یکپارچه سازی در حوزه مراکز داده است که این مهم، چالشها و نکات خاص خود را دارد و خداروشکر منجر به هم افزایی خوبی در گروه فن آوا شده که از موازی کاری و هزینههای اضافه می تواند جلوگیری نماید.
راه اندازی خط تولید دستگاه پوز برای تکمیل چرخه خودکفایی
دکتر نائینی در بخش دیگری از صحبت های خود در اشاره به برنامههای فن آوا برای تکمیل چرخه خودکفایی در تولید، تامین و تعمیر تجهیزات و دستگاههای صنعت پرداخت، گفت:
یکی دیگر از برنامههای جدی ما راه اندازی خط تولید دستگاه پوز در شرکت تضمین گستر فن آواست که در این ارتباط مطالعات و بررسیهای اولیه انجام شده و برای یک شروع مناسب در انتظار افزایش سرمایه هستیم.
در این شرکت ما قبلا رونمایی از خط تولید رولهای حرارتی را داشتیم که با توجه به افزایش سهم بازار در طی این مدت ما از مدتی پیش شاهد افزایش شیفت کاری و افزایش ظرفیت تولید در این زمینه بودیم و تلاش ما بر این است که این روند توسعه را ادامه دهیم.
حفظ بازار در کنار ورود به بازارهای جدید در شبکه گستر فن آوا
دکتر نائینی با اشاره به ورود این شرکت به حوزه بازرگانی و رسیدن به بخش عمدهای از اهداف تعیین شده در این زمینه گفت: برنامه امسال ما در این شرکت تقویت حوزه بازرگانی و ورد به بحث واردات چند قلم از محصولات خارجی پرمصرف در کشور خواهد بود.
وی افزود: در مورد شرکت شبکه گستر نیاز هست به پروژه سوخت که یکی از پروژههای بزرگ و ملی این شرکت بوده اشاره کنیم که قرارداد این پروژه ماه گذشته خاتمه پیدا کرد و ما توانستیم یک الحاقیه سه ماهه که احتمالا افزایش هم پیدا خواهد کرد را اضافه کنیم. این پروژه بدلیل هزینههایی که در سال گذشته وجود داشت تعادل درآمد و هزینه اش بهم خورده بود اما در این مقطع، الحاقیه سه ماهه تعادلی ایجاد خواهد کرد و ان شاءالله نتیجه خواهد داد.
نسبت به تغییرات دولت خوشبین هستیم
دکتر نائینی در بخش پایانی صحبت های خود با اشاره به شرکت ارتباطات کوه نور ضمن بیان چالش های موجود برای این شرکت در سالهای گذشته گفت: به دنبال آن هستیم که در موضوع قراردادی که در این حوزه داریم بتوانیم به توافقات جدیدی برسیم که البته این موضوع چالش های خاص خود را دارد ولی در این زمینه نسبت به تغییراتی که در وزارتخانه اتفاق خواهد افتاد بسیار خوشبین هستیم.
البته ما در این موضوع منتظر نماندهایم و در موضوع USO با توجه به تجاربی که داریم، توانستیم با شرکت همراه اول به توافقاتی مبنی بر راه اندازی 100 سایت همراه اول در مناطق مورد نیاز برسیم که کارهای آن در دست اجراست.
وی با اشاره به سابقه درخشان شرکت کوه نور در پروژه USO در سال های گذشته به عنوان نخستین کنسرسیوم کشور در حوزه توسعه ارتباطات روستایی گفت: همانطور که روزهای اخیر شاهد بودیم، یکی از مباحث جدی در بررسی برنامه دکتر زارعپور به عنوان وزیر جدید ارتباطات و فناوری اطلاعات بحث شبکه ملی اطلاعات بود که این موضوع به عنوان بزرگترین پروژه ملی حوزه ICT ابعاد مختلفی را شامل می شود. لذا در بخش تامین زیرساخت های این شبکه، یکی از مسائل همین بحث اپراتور USO باید باشد که به شدت بر اهدافی که در حوزه دولت الکترونیک، دولت هوشمند و اقتصاد دیجیتال دنبال می شود می تواند تاثیر گذار باشد و باید به عنوان یک رکن زیرساختی مورد توجه قرار بگیرد.
کنسرسیوم فنآوا نخستین مجری پروژه USO کشور
پروژه خدمات عمومی اجباری ارتباطات و فنآوری اطلاعات (USO) که به منظور توسعه و ترویج ارتباطات و فنآوری اطلاعات در نقاط مختلف کشور به خصوص تسهیل و تسریع دسترسی به خدمات مخابراتی، پستی و فنآوری اطلاعات برای هر یک از آحاد کشور در نقاط روستایی و دورافتاده و محروم، برای اولینبار در سال ۱۳۸۹ مطرح شد.
در اجرای فاز اول این پروژه که با هدف تامین تلفن ثابت خانگی در ۵۵۰ روستای محروم بالای ۲۰ خانوار و از طریق مناقصه دو مرحلهای به بخش خصوصی واگذار شده بود؛ کنسرسیوم فنآوا به عنوان نخستین مجری در سطح کشور انتخاب شد.
مدت زمان اجرای پروژه درفاز اول هشت ماه و با دوره پشتیبانی و استمرار سرویسدهی ۱۰ سال بوده و بنا بر اعلام با اجرای پروژه، اشتغالزایی مستقیم در دوره اجرایی و دوره پشتیبانی و سرویسدهی پروژه به میزان 460،000 نفر روز خواهد بود. (با توجه به اشتغال ۵۷ گروه پیمانکاری و نیروهای شاغل در بخشهای نظارتی و ستادی و ۱۰ سال دوره پشتیبانی و نگهداری.)